معنی فارسی featherless
B1بدون پر، به ویژگی پر نداشتن اشاره دارد.
Lacking feathers; describes animals, often birds, without feathers.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پرندهای که بدون پر بود برای گرم ماندن تلاش میکرد.
مثال:
The featherless bird struggled to keep warm.
معنی(example):
دانشمندان در حال مطالعه روی مرغهای بدون پر برای تحقیقات ژنتیکی بودند.
مثال:
Scientists studied the featherless chickens for genetic research.
معنی فارسی کلمه featherless
:بدون پر، به ویژگی پر نداشتن اشاره دارد.