معنی فارسی featurish

B2

که دارای ویژگی‌های مختلف و بارز باشد، عموماً به شکل گسترده و برجسته.

Having or displaying numerous features.

example
معنی(example):

برنامه جدید با تمام گزینه‌هایش کمی حال و هوای ویژگی‌دار داشت.

مثال:

The new app felt a bit featurish with all its options.

معنی(example):

ارائه او ویژگی‌دار بود و ابزارهای زیادی را نشان می‌داد.

مثال:

His presentation was featurish, showcasing many tools.

معنی فارسی کلمه featurish

:

که دارای ویژگی‌های مختلف و بارز باشد، عموماً به شکل گسترده و برجسته.