معنی فارسی feazings

B1

اجزای موجود در یک ترکیب یا ترکیب که به آنها طعم، عطر یا ویژگی‌های مشابه می‌بخشد.

Components or elements that add flavor, aroma, or similar characteristics to a mixture or dish.

example
معنی(example):

عناصر موجود در دستور پخت طعم منحصر به فردی به غذای داد.

مثال:

The feazings in the recipe gave the dish a unique flavor.

معنی(example):

عناصر موجود می‌توانند برای افزایش جذابیت بصری نقاشی استفاده شوند.

مثال:

The feazings can be used to enhance the visual appeal of the painting.

معنی فارسی کلمه feazings

:

اجزای موجود در یک ترکیب یا ترکیب که به آنها طعم، عطر یا ویژگی‌های مشابه می‌بخشد.