معنی فارسی febricant
B1مادهای که به کاهش اصطکاک بین دو سطح کمک میکند.
A substance that helps reduce friction between two surfaces.
- NOUN
example
معنی(example):
مواد لغزندهای که در این فرآیند استفاده میشود، اصطکاک بین سطوح را کاهش میدهد.
مثال:
The febricant used in the process reduces friction between the surfaces.
معنی(example):
آنها از یک ماده لغزنده استفاده کردند تا ماشینآلات به نرمی کار کند.
مثال:
They applied a febricant to make the machinery function smoothly.
معنی فارسی کلمه febricant
:مادهای که به کاهش اصطکاک بین دو سطح کمک میکند.