معنی فارسی febricitant

B1

ماده‌ای که برای تحریک یا تسریع در فرایند بهبودی یا تثبیت طراحی شده است.

A substance designed to stimulate or accelerate the healing or recovery process.

example
معنی(example):

درمان غیرفرایبنده به بهبود سریعتر کمک می‌کند.

مثال:

The febricitant therapy helps in promoting faster healing.

معنی(example):

او از یک ماده غیر‌آسیب‌زا برای تسکین درد عضلانی خود استفاده می‌کند.

مثال:

She uses a febricitant to relieve her muscle pain.

معنی فارسی کلمه febricitant

:

ماده‌ای که برای تحریک یا تسریع در فرایند بهبودی یا تثبیت طراحی شده است.