معنی فارسی febronianism
B1مکتبی فکری که بر اساس نظرات فبرونی شکل گرفته و بهدنبال اصلاحات در کلیسا بود.
A theological movement advocating for reforms and emphasizing local governance in the Church.
- NOUN
example
معنی(example):
فبرونیسم در تاریخ روابط کلیسا و دولت اهمیت زیادی داشت.
مثال:
Febronianism was significant in the history of church-state relations.
معنی(example):
برخی از محققان فبرونیسم را بررسی میکنند تا تأثیر آن را بر روی شیوههای مدرن کلیسا درک کنند.
مثال:
Some scholars study febronianism to understand its impact on modern church practices.
معنی فارسی کلمه febronianism
:مکتبی فکری که بر اساس نظرات فبرونی شکل گرفته و بهدنبال اصلاحات در کلیسا بود.