معنی فارسی feckfully

B1

به طور پرتوان، با عزم و قدرتی که موجب اعتماد به نفس می‌شود.

In a manner that exhibits strength, determination, or confidence.

example
معنی(example):

او چالش را با قدرت قبول کرد و عزم زیادی نشان داد.

مثال:

He accepted the challenge feckfully, showing great determination.

معنی(example):

او با قدرت به این کار نزدیک شد و مشتاق بود که موفق شود.

مثال:

She approached the task feckfully, eager to succeed.

معنی فارسی کلمه feckfully

:

به طور پرتوان، با عزم و قدرتی که موجب اعتماد به نفس می‌شود.