معنی فارسی feel-bless

B1

احساس شکرگزاری و رضایت از زندگی و نعمت‌های موجود، معمولاً به دلیل وجود چیزهای خوب در زندگی

To experience a sense of gratitude and satisfaction, often due to positive circumstances in life.

example
معنی(example):

احساس می‌کنم که از داشتن دوستان فوق‌العاده شکرگزارم.

مثال:

I feel blessed to have such wonderful friends.

معنی(example):

او بعد از برنده شدن جایزه احساس برکت می‌کند.

مثال:

She feels blessed after winning the award.

معنی فارسی کلمه feel-bless

: معنی feel-bless به فارسی

احساس شکرگزاری و رضایت از زندگی و نعمت‌های موجود، معمولاً به دلیل وجود چیزهای خوب در زندگی