معنی فارسی feetfirst
B2پاها ابتدا، هنگام ورود به آب یا هنگام سقوط، پاها باید اول به زمین یا آب برسند.
An action of entering or landing feet first, often considered safer.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با پا وارد استخر شد.
مثال:
He jumped feetfirst into the pool.
معنی(example):
زمانی که سقوط میکنید، بهتر است پاهایتان را اول به زمین بزنید تا از آسیب جلوگیری کنید.
مثال:
When falling, it is best to land feetfirst to avoid injury.
معنی فارسی کلمه feetfirst
:
پاها ابتدا، هنگام ورود به آب یا هنگام سقوط، پاها باید اول به زمین یا آب برسند.