معنی فارسی feh

A2

نوعی ابراز بی‌علاقگی یا عدم رضایت با یک صدای یا کلمه ساده.

An expression of disdain or disapproval.

interjection
معنی(interjection):

An expression of disgust or contempt.

example
معنی(example):

وقتی خبر را شنید، فقط گفت: 'فیه!'

مثال:

When he heard the news, he just said, 'Feh!'

معنی(example):

او با بی‌حوصلگی دستش را تکان داد و گفت: 'فیه!'

مثال:

She waved her hand dismissively and muttered, 'Feh!'.

معنی فارسی کلمه feh

: معنی feh به فارسی

نوعی ابراز بی‌علاقگی یا عدم رضایت با یک صدای یا کلمه ساده.