معنی فارسی feliform

B2

گروهی از پستانداران که شامل گربه‌ها و سایر نزدیکان آنها می‌شود.

A suborder of carnivorous mammals that includes cats, hyenas, and mongooses.

example
معنی(example):

شیرها و ببرها حیوانات فلی‌فرم هستند.

مثال:

Lions and tigers are feliform animals.

معنی(example):

فلی‌فرم‌ها ناخن‌های قابل جمع‌شدن دارند.

مثال:

Feliforms have retractable claws.

معنی فارسی کلمه feliform

:

گروهی از پستانداران که شامل گربه‌ها و سایر نزدیکان آنها می‌شود.