معنی فارسی fellow creature

B1

مخلوق هم‌نوع، به حیوانات و موجودات زنده دیگر اشاره دارد که در جهان با ما زندگی می‌کنند.

Any living being with whom humans share the Earth.

example
معنی(example):

ما باید از هم‌مخلوقات خود در این سیاره محافظت کنیم.

مثال:

We must protect our fellow creatures on this planet.

معنی(example):

این مستند زندگی بسیاری از هم‌مخلوقات ساکن در جنگل را نشان داد.

مثال:

The documentary showed the lives of many fellow creatures living in the forest.

معنی فارسی کلمه fellow creature

: معنی fellow creature به فارسی

مخلوق هم‌نوع، به حیوانات و موجودات زنده دیگر اشاره دارد که در جهان با ما زندگی می‌کنند.