معنی فارسی feminisation
B1فرایند یا روندی که منجر به تغییر در ویژگیهای مؤنث میشود، به ویژه در زمینههای اجتماعی و فرهنگی.
The process of becoming more feminine in nature or characteristics.
- NOUN
example
معنی(example):
زنانه شدن محیط کار در حال جلب توجه است.
مثال:
The feminisation of the workplace is gaining attention.
معنی(example):
زنانه شدن میتواند نحوه دیدگاه جوامع نسبت به نقشهای جنسیتی را تغییر دهد.
مثال:
Feminisation can change how societies view gender roles.
معنی فارسی کلمه feminisation
:
فرایند یا روندی که منجر به تغییر در ویژگیهای مؤنث میشود، به ویژه در زمینههای اجتماعی و فرهنگی.