معنی فارسی feminities

B2

فمینیتی‌ها، ویژگی‌ها و تجربیات خاص زنان که می‌تواند در قالب‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی ظاهر شود.

The qualities and experiences of women that can manifest in various cultural and social forms.

example
معنی(example):

کنفرانس به بررسی انواع فمینیتی‌ها در فرهنگ‌های مختلف پرداخته است.

مثال:

The conference discussed various feminities across cultures.

معنی(example):

فمینیتی‌های مختلف در ادبیات و هنر ابراز می‌شوند.

مثال:

Different feminities are expressed in literature and art.

معنی فارسی کلمه feminities

: معنی feminities به فارسی

فمینیتی‌ها، ویژگی‌ها و تجربیات خاص زنان که می‌تواند در قالب‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی ظاهر شود.