معنی فارسی fenceplay
B1بازی یا فعالیتی که در آن یک نوع رقابت و سرگرمی در اطراف حصاری انجام میشود.
Playful actions or games involving fencing techniques or movements.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها از یک بازی فنسپلی در طول تمرین خود لذت بردند.
مثال:
They enjoyed a game of fenceplay during their training.
معنی(example):
کودکان در زمین بازی مشغول فنسپلی بازیگوشانهای شدند.
مثال:
The kids engaged in some playful fenceplay on the playground.
معنی فارسی کلمه fenceplay
:
بازی یا فعالیتی که در آن یک نوع رقابت و سرگرمی در اطراف حصاری انجام میشود.