معنی فارسی fenceress

B1

فنزری‌زن، زنان شرکت‌کننده در رشته ورزش شمشیربازی هستند.

A female fencer, typically engaged in the sport of fencing.

example
معنی(example):

فنزری‌زن با مهارت‌هایش همه را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

The fenceress impressed everyone with her skills.

معنی(example):

او آرزو داشت که یک فنزری‌زن قهرمان شود.

مثال:

She aspired to be a champion fenceress.

معنی فارسی کلمه fenceress

: معنی fenceress به فارسی

فنزری‌زن، زنان شرکت‌کننده در رشته ورزش شمشیربازی هستند.