معنی فارسی fencepost

B1

پایه‌ای از نرده که به عنوان یک واحد مستقل عمل می‌کند.

A single vertical post used in the construction of a fence.

noun
معنی(noun):

A post which helps hold up a fence.

example
معنی(example):

او آخر هفته گذشته پست نرده را رنگ کرد.

مثال:

He painted the fencepost last weekend.

معنی(example):

پست نرده در طول سال‌ها پوسید و نیاز به تعویض داشت.

مثال:

The fencepost rotted over the years, requiring replacement.

معنی فارسی کلمه fencepost

: معنی fencepost به فارسی

پایه‌ای از نرده که به عنوان یک واحد مستقل عمل می‌کند.