معنی فارسی fencerows
B1ردیفهای نردهای که در کنار زمینهای کشاورزی وجود دارند.
Rows or lines of fences, often used in agricultural fields.
- noun
noun
معنی(noun):
The land adjacent to a fence
example
معنی(example):
کشاورز سبزیجات را در کنار ردیفهای نرده کشت کرد.
مثال:
The farmer planted vegetables along the fencerows.
معنی(example):
ردیفهای نرده میتوانند برای زیستگاههای حیات وحش مفید باشند.
مثال:
Fencerows can be beneficial for wildlife habitats.
معنی فارسی کلمه fencerows
:
ردیفهای نردهای که در کنار زمینهای کشاورزی وجود دارند.