معنی فارسی fenestellae
B2فنسلاها، ساختارهای میکروسکوپی که به عنوان شاخصهای فسیلی شناخته میشوند.
Small fossilized structures often associated with marine life.
- NOUN
example
معنی(example):
فنسلاهای کوچک زیر میکروسکوپ مشاهده شدند.
مثال:
The tiny fenestellae were observed under the microscope.
معنی(example):
فنسلاها اغلب در سوابق فسیلی دریایی یافت میشوند.
مثال:
Fenestellae are often found in marine fossil records.
معنی فارسی کلمه fenestellae
:
فنسلاها، ساختارهای میکروسکوپی که به عنوان شاخصهای فسیلی شناخته میشوند.