معنی فارسی fenestellid

B2

فنسلید، شاخه‌ای از موجودات فسیلی که به بررسی گذشته زمین‌شناسی کمک می‌کند.

Relating to a group of extinct marine animals useful in ecological studies.

example
معنی(example):

گونه فنسلید برای درک پالئواکولوژی حیاتی است.

مثال:

The fenestellid species is crucial for understanding paleoecology.

معنی(example):

محققان فسیل‌های فنسلید را برای یادگیری در مورد محیط‌های گذشته مطالعه می‌کنند.

مثال:

Researchers study fenestellid fossils to learn about past environments.

معنی فارسی کلمه fenestellid

: معنی fenestellid به فارسی

فنسلید، شاخه‌ای از موجودات فسیلی که به بررسی گذشته زمین‌شناسی کمک می‌کند.