معنی فارسی fermentescible
B1تخمیرپذیر، به مواد یا موادی که میتوانند تحت فرآیند تخمیر قرار بگیرند، اشاره دارد.
Capable of being fermented.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی میوهها تخمیرپذیر هستند و میتوانند برای تهیه الکل استفاده شوند.
مثال:
Certain fruits are fermentescible and can be used to make alcohol.
معنی(example):
مواد تخمیرپذیر میتوانند در طول فرآیند تخمیر تغییر کنند.
مثال:
Fermentescible substances can change during the fermentation process.
معنی فارسی کلمه fermentescible
:
تخمیرپذیر، به مواد یا موادی که میتوانند تحت فرآیند تخمیر قرار بگیرند، اشاره دارد.