معنی فارسی fermi
B2فرمی به دانشمندی اشاره دارد که به خاطر دستاوردهایش در فیزیک هستهای و ذرهای مشهور است.
A reference to Enrico Fermi, a physicist known for his contributions to nuclear reactor technology and particle physics.
- noun
noun
معنی(noun):
An obsolete unit of length equal to one femtometer or femtometre (10−15 m).
example
معنی(example):
فرمی یک فیزیکدان مشهور بود که به خاطر کارهایش در فیزیک هستهای و ذرات شناخته میشود.
مثال:
Fermi was a famous physicist known for his work in nuclear and particle physics.
معنی(example):
انریکو فرمی به عنوان یکی از بنیانگذاران انرژی هستهای به یاد آورده میشود.
مثال:
Enrico Fermi is remembered as one of the fathers of nuclear energy.
معنی فارسی کلمه fermi
:
فرمی به دانشمندی اشاره دارد که به خاطر دستاوردهایش در فیزیک هستهای و ذرهای مشهور است.