معنی فارسی ferngale

B1

به معنای فضایی که به دلیل وجود سرخس‌ها حس آرامش و لطافت ایجاد می‌کند.

A setting or area where ferns create a calming and lush environment.

example
معنی(example):

سرخس‌هوایی جو آرامی در باغ ایجاد کرد.

مثال:

The ferngale created a serene atmosphere in the garden.

معنی(example):

یک سرخس‌هوا معمولاً بازدیدکنندگان را با فضای سرسبز خود جذب می‌کند.

مثال:

A ferngale often attracts visitors with its lush greenery.

معنی فارسی کلمه ferngale

: معنی ferngale به فارسی

به معنای فضایی که به دلیل وجود سرخس‌ها حس آرامش و لطافت ایجاد می‌کند.