معنی فارسی ferngrower

B1

شخصی که به پرورش و نگهداری سرخس‌ها می‌پردازد.

A person who cultivates and propagates ferns.

example
معنی(example):

او پس از سال‌ها مطالعه علم گیاه‌شناسی، به یک پرورش‌دهنده سرخس تبدیل شد.

مثال:

She became a ferngrower after years of studying botany.

معنی(example):

پرورش‌دهنده سرخس نکاتی در مورد چگونگی مراقبت از سرخس‌ها به اشتراک گذاشت.

مثال:

The ferngrower shared tips on how to care for ferns.

معنی فارسی کلمه ferngrower

: معنی ferngrower به فارسی

شخصی که به پرورش و نگهداری سرخس‌ها می‌پردازد.