معنی فارسی ferritization

B1

فریتی‌سازی به پروسه‌ای اطلاق می‌شود که در آن ساختار یک ماده به فاز فریتی تغییر می‌کند، معمولاً برای افزایش خاصیت مغناطیسی آن.

The process of converting a metal's structure to a ferritic phase, often to enhance its magnetic properties.

example
معنی(example):

فریتی‌سازی می‌تواند مغناطیسی بودن یک ماده را بهبود بخشد.

مثال:

Ferritization can improve the magnetism of a material.

معنی(example):

فرآیند فریتی‌سازی شامل تغییر ساختار فلز است.

مثال:

The process of ferritization involves changing the structure of the metal.

معنی فارسی کلمه ferritization

: معنی ferritization به فارسی

فریتی‌سازی به پروسه‌ای اطلاق می‌شود که در آن ساختار یک ماده به فاز فریتی تغییر می‌کند، معمولاً برای افزایش خاصیت مغناطیسی آن.