معنی فارسی ferro
B2عبارت علمی مرتبط با عنصر آهن و کاربردهای آن.
A term related to iron, often used in chemistry and materials science.
- NOUN
example
معنی(example):
واژه 'فرو' در اصطلاحات علمی به آهن مربوط میشود.
مثال:
The word 'ferro' relates to iron in scientific terms.
معنی(example):
فرو معمولاً در تولید محصولاتی به کار میرود که به آهن نیاز دارند.
مثال:
Ferro is often used in manufacturing products that require iron.
معنی فارسی کلمه ferro
:
عبارت علمی مرتبط با عنصر آهن و کاربردهای آن.