معنی فارسی fetchingly

B1

به صورت جذاب و دلربا، به روشی که توجه دیگران را جلب کند.

In a way that attracts attention or is charmingly appealing.

example
معنی(example):

او به طور جذابی به مخاطب لبخند زد.

مثال:

She smiled fetchingly at the audience.

معنی(example):

طراحی جلد کتاب به طور جذابی هنری بود.

مثال:

The design of the book cover was fetchingly artistic.

معنی فارسی کلمه fetchingly

: معنی fetchingly به فارسی

به صورت جذاب و دلربا، به روشی که توجه دیگران را جلب کند.