معنی فارسی feteless

B1

بدون تولیدات، محلی که فرایندهای رشد اولیه وجود ندارد.

Without fetations; an environment lacking early developmental stages.

example
معنی(example):

محیط بدون تولیدات اجازه رشد بدون مانع را داد.

مثال:

The feteless environment allowed for unhindered growth.

معنی(example):

در یک چشم‌انداز بدون تولیدات، طبیعت به طور آزادانه شکوفا می‌شود.

مثال:

In a feteless landscape, nature flourishes freely.

معنی فارسی کلمه feteless

: معنی feteless به فارسی

بدون تولیدات، محلی که فرایندهای رشد اولیه وجود ندارد.