معنی فارسی fetichist

B2

فتیشیست به شخصی اطلاق می‌شود که به اشیاء خاص یا ویژگی‌های جسمانی معین تمایل و جذابیت جنسی دارد.

A person who has a sexual fetish or who engages in fetishism.

example
معنی(example):

یک فتیشیست ممکن است از برخی اشیاء لذت ببرد.

مثال:

A fetichist may find pleasure in certain objects.

معنی(example):

فتیشیست معمولاً ترجیحات خاصی دارد.

مثال:

The fetichist often has specific preferences.

معنی فارسی کلمه fetichist

: معنی fetichist به فارسی

فتیشیست به شخصی اطلاق می‌شود که به اشیاء خاص یا ویژگی‌های جسمانی معین تمایل و جذابیت جنسی دارد.