معنی فارسی fetichistic

B2

فتیشیستی به ویژگی، طرز نگرش یا رفتارهایی اشاره دارد که به اشیاء یا ویژگی‌های خاص به عنوان عامل تحریک جنسی توجه دارد.

Relating to or characterized by fetishism.

example
معنی(example):

تمایلات فتیشیستی او در آثار هنری‌اش مشهود بود.

مثال:

Her fetichistic tendencies were evident in her artwork.

معنی(example):

او به موضوع با یک دیدگاه فتیشیستی نزدیک شد.

مثال:

He approached the subject with a fetichistic perspective.

معنی فارسی کلمه fetichistic

: معنی fetichistic به فارسی

فتیشیستی به ویژگی، طرز نگرش یا رفتارهایی اشاره دارد که به اشیاء یا ویژگی‌های خاص به عنوان عامل تحریک جنسی توجه دارد.