معنی فارسی fetichlike
B1فتیشمانند به خصوصیات یا رفتارهایی اطلاق میشود که به نوعی شبیه به فتیشیسم است و در آن اشیاء یا ویژگیها اهمیت یا تمایل جنسی افراطی دارند.
Having characteristics or behaviors that resemble fetishism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحسین او از مجسمه به صورت فتیشیستی واضح بود.
مثال:
His fetichlike admiration for the sculpture was clear.
معنی(example):
او به صورت فتیشیستی به اسباببازیهای قدیمی علاقهمند است.
مثال:
She has a fetichlike interest in vintage toys.
معنی فارسی کلمه fetichlike
:
فتیشمانند به خصوصیات یا رفتارهایی اطلاق میشود که به نوعی شبیه به فتیشیسم است و در آن اشیاء یا ویژگیها اهمیت یا تمایل جنسی افراطی دارند.