معنی فارسی feudalism
C2 /ˈfju.dəlɪzəm/یک سیستم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که در آن زمین و منابع تحت کنترل یک طبقه خاص اجتماعی بوده و دیگران به آن‌ها وابسته‌اند.
A social, economic, and political system in which land and resources are controlled by a specific social class, with obligations from others.
- noun
A social system based on personal ownership of resources and personal fealty between a suzerain (lord) and a vassal (subject). Defining characteristics are direct ownership of resources, personal loyalty, and a hierarchical social structure reinforced by religion.
فئودالیسم یک سیستم سلسله‌مراتبی از حکومت در قرون وسطی ایجاد کرد.
Feudalism created a hierarchical system of governance in medieval times.
سقوط فئودالیسم منجر به ظهور دولت‌های ملی مدرن شد.
The fall of feudalism led to the rise of modern nation-states.
معنی فارسی کلمه feudalism
:
یک سیستم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که در آن زمین و منابع تحت کنترل یک طبقه خاص اجتماعی بوده و دیگران به آن‌ها وابسته‌اند.
