معنی فارسی fewsome
B1کم، کوچک، یا محدود در تعداد یا مقدار.
Few; small in number.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لحظات کمی از شادی برای همیشه گرامی داشته شدند.
مثال:
The fewsome moments of joy were cherished forever.
معنی(example):
در یک چشمانداز کمی، فرد میتواند آرامش را پیدا کند.
مثال:
In a fewsome landscape, one can find tranquility.
معنی فارسی کلمه fewsome
:
کم، کوچک، یا محدود در تعداد یا مقدار.