معنی فارسی fezzed
B1فز پوشیدن به معنای پوشیدن کلاهی سنتی به نام فز است.
The act of wearing a fez, typically a type of hat.
- VERB
example
معنی(example):
او برای مهمانی لباس فز پوشید.
مثال:
He fezzed up for the costume party.
معنی(example):
او لباسش را برای این رویداد با فز تزئین کرد.
مثال:
She fezzed her outfit for the event.
معنی فارسی کلمه fezzed
:
فز پوشیدن به معنای پوشیدن کلاهی سنتی به نام فز است.