معنی فارسی fibreless
B1بدون الیاف بودن به معنای نبودن الیاف در یک ماده است که میتواند بر ویژگیهای آن تأثیر بگذارد.
Describing a material that lacks fibers, typically resulting in a smooth texture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ماده بدون الیاف و بسیار صاف است.
مثال:
This material is fibreless and very smooth.
معنی(example):
محصولات بدون الیاف معمولاً تمیز کردن آنها آسانتر است.
مثال:
Fibreless products are often easier to clean.
معنی فارسی کلمه fibreless
:
بدون الیاف بودن به معنای نبودن الیاف در یک ماده است که میتواند بر ویژگیهای آن تأثیر بگذارد.