معنی فارسی fibrocystoma
B1فیبروکیستوم به تومورهای غیر سرطانی اطلاق میشود که از ترکیب بافتهای فیبروزی و کیستها به وجود میآید.
A benign tumor formed from fibrous and cystic tissue, often occurring in various organs.
- NOUN
example
معنی(example):
فیبروکیستومها معمولاً تومورهای خوشخیمی هستند که میتوانند در اندامهای مختلف ایجاد شوند.
مثال:
Fibrocystomas are typically benign tumors that can develop in various organs.
معنی(example):
او به فیبروکیستوم در سینهاش تشخیص داده شد.
مثال:
She was diagnosed with a fibrocystoma on her breast.
معنی فارسی کلمه fibrocystoma
:
فیبروکیستوم به تومورهای غیر سرطانی اطلاق میشود که از ترکیب بافتهای فیبروزی و کیستها به وجود میآید.