معنی فارسی fibromucous
B2بافت فیبروغشا، بافتی است که شامل فیبر و غشاء است و عمدتاً در نقاطی از بدن وجود دارد که نیاز به حفاظت و انعطاف دارند.
Fibromucous tissue; a type of tissue that combines fibrous and mucous properties, found in various parts of the body.
- NOUN
example
معنی(example):
بافت فیبروغشا به محافظت از ساختارهای زیرین کمک میکند.
مثال:
The fibromucous tissue helps to protect the underlying structures.
معنی(example):
پزشکان در بیوپسی غشاهای فیبروغشایی را یافتند.
مثال:
Doctors found fibromucous membranes in the biopsy.
معنی فارسی کلمه fibromucous
:
بافت فیبروغشا، بافتی است که شامل فیبر و غشاء است و عمدتاً در نقاطی از بدن وجود دارد که نیاز به حفاظت و انعطاف دارند.