معنی فارسی fibroneuroma

B2

فیبروکنورما، توموری است که از بافت فیبروزی و اعصاب تشکیل شده و معمولاً در نواحی خاصی در بدن ایجاد می‌شود.

Fibroneuroma; a type of tumor composed of fibrous and neurological tissue typically found near nerves.

example
معنی(example):

یک فیبروکنورما می‌تواند در اعصاب محیطی توسعه یابد.

مثال:

A fibroneuroma can develop in peripheral nerves.

معنی(example):

عمل جراحی ممکن است برای برداشتن فیبروکنورما لازم باشد.

مثال:

Surgery may be required to remove a fibroneuroma.

معنی فارسی کلمه fibroneuroma

: معنی fibroneuroma به فارسی

فیبروکنورما، توموری است که از بافت فیبروزی و اعصاب تشکیل شده و معمولاً در نواحی خاصی در بدن ایجاد می‌شود.