معنی فارسی fibromyectomy
B1فیبروکتومی یک عمل جراحی برای برداشت فولکلورهای فیبروسی و بافتهای همبند غیرطبیعی است.
Surgical removal of fibrous tissues or tumors.
- NOUN
example
معنی(example):
روش شناخته شده به عنوان فیبروکتومی برای برداشتن تومورهای فیبروسی استفاده میشود.
مثال:
The procedure known as fibromyectomy is used to remove fibrous tumors.
معنی(example):
پس از فیبروکتومی، بیمار درد کمتری را تجربه کرد.
مثال:
After the fibromyectomy, the patient experienced less pain.
معنی فارسی کلمه fibromyectomy
:
فیبروکتومی یک عمل جراحی برای برداشت فولکلورهای فیبروسی و بافتهای همبند غیرطبیعی است.