معنی فارسی fibromyoma
B1فیبرو میوم به تومورهای خوشخیم کلاژنی شناخته میشود که معمولاً در بافتهای نرم تشکیل میشوند.
A benign tumor composed of fibrous and muscular tissue, often found in the uterus.
- NOUN
example
معنی(example):
او با یک فیبرو میوم در رحمش تشخیص داده شد.
مثال:
She was diagnosed with a fibromyoma in her uterus.
معنی(example):
فیبرو میومها اغلب خوشخیم هستند و نیاز به جراحی ندارند.
مثال:
Fibromyomas are often benign and do not require surgery.
معنی فارسی کلمه fibromyoma
:
فیبرو میوم به تومورهای خوشخیم کلاژنی شناخته میشود که معمولاً در بافتهای نرم تشکیل میشوند.