معنی فارسی fibrovascular
B2بافتهای گیاهی که شامل عروق و الیاف هستند و وظیفهٔ استحکام و حمایت از گیاه را بر عهده دارند.
Tissue in plants that combines fibrous and vascular components for support.
- NOUN
example
معنی(example):
بافت فیبروواسكولار از ساختار گیاه حمایت میکند.
مثال:
The fibrovascular tissue supports the plant's structure.
معنی(example):
باندهای فیبروواسكولار برای حمل مواد مغذی در گیاهان ضروری هستند.
مثال:
Fibrovascular bundles are crucial for nutrient transport in plants.
معنی فارسی کلمه fibrovascular
:
بافتهای گیاهی که شامل عروق و الیاف هستند و وظیفهٔ استحکام و حمایت از گیاه را بر عهده دارند.