معنی فارسی ficin

B1

آنزیمی که از انجیر استخراج می‌شود و در برخی فرآیندها استفاده می‌شود.

An enzyme obtained from figs used in various biochemical applications.

example
معنی(example):

فیسین آنزیمی است که در انجیر یافت می‌شود.

مثال:

Ficin is an enzyme found in figs.

معنی(example):

او خواص فیسین را برای تحقیق خود مطالعه کرد.

مثال:

She studied the properties of ficin for her research.

معنی فارسی کلمه ficin

: معنی ficin به فارسی

آنزیمی که از انجیر استخراج می‌شود و در برخی فرآیندها استفاده می‌شود.