معنی فارسی ficklehearted

B2

پیچیده در احساسات و نظرات، به زودی تغییر می‌کند و غیرقابل پیش‌بینی است.

Characterized by sudden or unpredictable changes in feelings or opinions.

example
معنی(example):

او به خاطر بی‌ثباتی در دوستی‌ها معروف است.

مثال:

He is known for being ficklehearted in friendships.

معنی(example):

یک شخص بی‌ثبات معمولاً نظرات خود را تغییر می‌دهد.

مثال:

A ficklehearted person often changes their opinions.

معنی فارسی کلمه ficklehearted

: معنی ficklehearted به فارسی

پیچیده در احساسات و نظرات، به زودی تغییر می‌کند و غیرقابل پیش‌بینی است.