معنی فارسی ficula

B2

استخوان یا ساختاری که به حمایت برخی از اجزای بدن کمک می‌کند.

A term used in anatomy, referring to a connective tissue or bone structure.

example
معنی(example):

فیولا به حمایت از ساختار بدن کمک می‌کند.

مثال:

The ficula helps support the structure of the body.

معنی(example):

پزشکان فیولا را هنگام مطالعه آناتومی انسان بررسی می‌کنند.

مثال:

Doctors study the ficula when examining human anatomy.

معنی فارسی کلمه ficula

: معنی ficula به فارسی

استخوان یا ساختاری که به حمایت برخی از اجزای بدن کمک می‌کند.