معنی فارسی fiddlestick

A1

کمان، ابزاری که برای نواختن سازهایی مانند ویولن استفاده می‌شود.

A stick used to play the violin or fiddle.

noun
معنی(noun):

A bow used to play the fiddle.

example
معنی(example):

او از یک کمان برای نواختن ویولن استفاده کرد.

مثال:

He used a fiddlestick to play the violin.

معنی(example):

یک کمان برای ایجاد صدا در ویولن ضروری است.

مثال:

A fiddlestick is essential for creating sound on the violin.

معنی فارسی کلمه fiddlestick

: معنی fiddlestick به فارسی

کمان، ابزاری که برای نواختن سازهایی مانند ویولن استفاده می‌شود.