معنی فارسی fideicommissumissa
C2فیدیکومیسومیسه به زنی اطلاق میشود که در فیدیکومیسوم به عنوان وارث تعیین شده است.
A female beneficiary of a fideicommissum, typically inheriting under specific conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
فیدیکومیسومیسه به زنی اشاره دارد که beneficiario یک چنین اعتماد واست.
مثال:
Fideicommissumissa indicates a woman who is a beneficiary of such a trust.
معنی(example):
او به فیدیکومیسومیسه از املاک عموی مرحومش تبدیل شد.
مثال:
She became the fideicommissumissa of her late uncle's estate.
معنی فارسی کلمه fideicommissumissa
:
فیدیکومیسومیسه به زنی اطلاق میشود که در فیدیکومیسوم به عنوان وارث تعیین شده است.