معنی فارسی fied

B1

فید به معنای خشک شدن یا ارتفاع گرفتن محصول است.

To dry or cure (as a crop or other agricultural product).

example
معنی(example):

ذرت بعد از برداشت خشک شد.

مثال:

The corn was fied after the harvest.

معنی(example):

چشم‌انداز زمانی که مزارع خشک شدند زیبا به نظر می‌رسید.

مثال:

The landscape looked beautiful when the fields were fied.

معنی فارسی کلمه fied

: معنی fied به فارسی

فید به معنای خشک شدن یا ارتفاع گرفتن محصول است.