معنی فارسی field hospital
B1بیمارستان میدانی، یک مرکز درمانی موقتی که برای درمان بیماران و مجروحان در شرایط خاص ایجاد می‌شود.
A temporary medical facility that provides emergency care, often set up in disaster situations.
- noun
noun
معنی(noun):
A large mobile medical unit that temporarily takes care of casualties before they can be safely transported to more permanent hospital facilities.
example
معنی(example):
یک بیمارستان میدانی در شرایط موقتی خدمات درمانی ارائه می‌دهد.
مثال:
A field hospital provides medical care in temporary situations.
معنی(example):
پس از زلزله، یک بیمارستان میدانی برای درمان آسیب‌دیدگان راه‌اندازی شد.
مثال:
After the earthquake, a field hospital was set up to treat the injured.
معنی فارسی کلمه field hospital
:
بیمارستان میدانی، یک مرکز درمانی موقتی که برای درمان بیماران و مجروحان در شرایط خاص ایجاد می‌شود.
