معنی فارسی fiercened

B1

شدیدتر شدن، به معنی افزایش شدت یا خشونت چیزی.

To become more intense or severe.

example
معنی(example):

طوفان به طور غیرمنتظره‌ای شدید شد و باعث وحشت شد.

مثال:

The storm fiercened unexpectedly, causing panic.

معنی(example):

رقابت بین تیم‌ها هر فصل شدیدتر می‌شد.

مثال:

The rivalry between the teams fiercened each season.

معنی فارسی کلمه fiercened

: معنی fiercened به فارسی

شدیدتر شدن، به معنی افزایش شدت یا خشونت چیزی.