معنی فارسی fighting fit

B1

در وضعیت عالی بودن از نظر جسمی و آماده برای مبارزه؛ به معنای داشتن تناسب اندام بالا و توانایی انجام فعالیت‌های شدید است.

In excellent physical condition, especially in regard to being prepared for a fight or competition.

adjective
معنی(adjective):

In top physical condition.

example
معنی(example):

او پس از ماه‌ها تمرین، در وضعیت بسیار خوبی بود.

مثال:

He was fighting fit after months of training.

معنی(example):

فعال ماندن باعث می‌شود که شما در وضعیت خوبی باشید.

مثال:

Staying active keeps you fighting fit.

معنی فارسی کلمه fighting fit

: معنی fighting fit به فارسی

در وضعیت عالی بودن از نظر جسمی و آماده برای مبارزه؛ به معنای داشتن تناسب اندام بالا و توانایی انجام فعالیت‌های شدید است.